آشیانه شعر و ادب ف. شنبه بیست و سوم آذر ۱۳۹۲. ازتو ومهر و وجودت توی دنیا جون گرفتم. سر گذاشتم روی پاهات . پای غصه های قلبم یه فرشته ی صبوری. نمیتونه توی دنیا هیچکسی جاتو بگیره. توی دست مهربونت عمر هر غصه ای سر شد.

اشعار فرزانه شیدا -Farzaneh Sheida. دیگر فرقی میان خاطره وشعر نیست. Thursday - 2013 14 November. شاید اگرگفتن ثمری داشت میگفتم. شاید اگر گریستن ثمری داشت می گریستم. شاید اگر گریختن را فایده ای بود میگریختم. آری ایستاده در سکوت . همواره در همانجای همیشگی . بی آنکه بدانم چه کنم! و بی ترحم سرنوشت .

می توان پنجره را قاب چشمان تو کرد اگر فقط در میانش ایستاده مرا بنگری با لبخندی بر لبانت! در روحم. عید غدیر خم - سروده ی فرزانه شیدا. هرچه میگردم بیابم واژه ای .

نه یه پارو واسه رفتن . باد وبارون وموج ودریا . میدونم اون دم آخر . شایدم یه موج سرکش . روتنم خونه بسازه تن مرجان و گیاهی. زندگی مثل یه دریاست تو مثه قایق و کشتی. یه روزائی توی طوفان یا روی موجها میگشتی. گاهی لنگر یا طنابی بسته در ساحل غربت. Monday - 2013 02 September.